خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

همسر من

این چند وقته خودم رو عادت دادم که اگه میخوام بنویسم واسه خودم بنویسم، نه توی وبلاگ.

 

الان میخوام برای تو بنویسم

 

همسرم خیلی حرف دارم برات ... گرچه همیشه گوش شنوایی برام هستی، ولی الان دو روزه دارم برای خودم فکر میکنم و میخوام توی یه موقعیت مناسب باهات حرف بزنم ... وقتی که دلخوریمون کمتر باشه، آغوش قلبمون بازتر باشه برای گفتن و شنیدن

.

.

.

.

الان تو زنگ زده بودی و من یه بخشی از حرفام رو با گریه برات گفتم ... ولی باز زلزله اومد و وسط گریه م شما بدو بدو رفتین توی پارک!... کی میخواد تموم بشه؟؟

 

آخرین جمله ی درد دلهام این بود : خیلی تنهام خیلی تنها شدم ....