خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

کرونا از اسمتم بدم میاد:/

اگر یه روزی یکی به من میگفت قراره روزی بیاد که مردم بخاطر شیوع یه بیماری توی خونه بشینن و شهرها باید قرنطینه بشن،، بهش میگفتم فیلم زیاد میبینی انگاری!!!

ولی الان بعد از حدود دوماه از اعلام رسمی شیوع کرونا توی ایران، یجورایی به حضورش عادت کردیم.. گرچه بازم خونه افراد خیلی نزدیک بهمون مثل مادرشوهر میریم، ولی رفت و امدا خیلیی کم شده.. من عید رو برای اولین بار شمال نرفتم، و دید و بازدیدمونم محدود شد به مادرشوهر و جاری..

حالا میگن تا وقتی که واکسنش ساخته نشه، که حدود یکسال در بهترین حالت طول میکشه،، اوضاع همینه...

تولدبزرگی که واسه کیان میخواستم بگیرم رو نتونستم بگیرم.. یه تولد کوچیک ساده گرفتیم فقط. چه عروسی ها ومراسم ها که لغو شده و میشه همچنان.. 

دلم به تابستون خوش بود که تا اون موقع میتونم برم شمال! ولی حالا معلوم نیست چی بشه...

با خودم میگم کاش میشد بپریم به دوماه دیگه و ببینیم اوضاعمون اون موقع چطوریه؟؟