خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

6.

امروز با اول دبیرستانیا کلاس داشتم

بچه پرروها از اول سال هر جلسه به من میگن خانوووم شما لاین ندارین؟وایبر چی؟تانگو؟؟واتس آپ؟؟

هر جلسه هم میپرسن هااا خسته هم نمیشن از بی محلیم 

خلاشه که دهان مهان مارو سرویس کردن رفتتت

دیگه دیروز بعد از کلی التماس بحاطر اینکه آخر ساله شماره م رو دادم بهشون ماشالا همه شونم که گوشی همراشون بود

 

ایکی ثانیه اددم کردن و هجوم بردن توی لاینم و رفتن سراغ عکسام که خداا رو شکررر همه شون خانوادگی ان

یوهو صدای داد و جیغشون رفت هوا داشتن ذوق میکردن از عکسا مثلا

یوهو یکیشون شروع کرد که آرهههه معلم زبان اومده بود سر کلاسمون میگفت توی جلسه شورای معلما کنار معلم ز.یستتون(اینجانب ) نسشته بودم و خیلی چقد باحاله و اینا،خانوووم مگه چیکااار کردین اونجاااا

منم که لبخند ژوکوند تحوییلشون دادم چه باید میگفتم عایا؟میگفتم هرکاری رو که به شما میگم نکنید خودم انجام دادم اونجا؟؟؟

 

بعد قسمت جالبش اینه یوهو یکیشون برگشته میگه خانووووم یه چیزی بگمم؟؟؟ واقعاااااا خوووووش بحال شوهرتووون

 

جاااااان؟؟؟

 

بعدش که همه شون دونه دونه میزاشون رو گاز زدن از خنده دوباره همون یکی برگشته میگه خانووووم اون حرفمو به منظور بد نگیرینااااا

 

نه تورو خدا بیا و منظور بد داشته باش نه تو رو خدا خواهش میکنم دانش آموز نیستن کههه اورانگوتانن

 

 

 

والاااا

 

 

چه عجبببب اومدم :دی

سلاااام سلاااام

 

وای بالخره تونستم از گوشی چار تا کلمه پست بزارم شکلکم گپی کنم جل الخالق

 

بوخودا باورم نمیشهههه

 

خلاصه فعالیت های اینجانب در ماههای اخیر

 

1.هی هی معلم بودم انقددد کیف میدههه

2.مدرک خیاطی و جواز کسبمو گرفتم هورااااا

3.بقیه مدتو خوردم و خوابیدم

 

خولاصه که اینطوریااااا

 

بعدش هم که اواءل تابستون نزدیکه و ...

رفتم دکتر ز*نان،برا اقدامات اولیه،آزمایش و اینا نوشت برام

پاپ اسمیر نوشت برام و توی نتیجه ش اسم کلی باکتری بود کپ کردم

حالا این هفته باید نتیجه شو ببرم دکتر ببینم چه خاکی دله سرم کنمبغیر از این نتیجه آزمایش بقیه احوالاتمون خووووبه

 

با دانش آموزا خیلیییی بهم خوش میگذرههه مخصوصا اول دبیرستانیاااا عاشخمن

 

انقد شلوغن و حرف میزنن خدااا میدونه کلا 6 نفرن هااا ولی کل مدرسه از دستشون عاصی ان  غیر از من البته

 

زورم بهشون میرسه از پسشون بر میام

چندروز پیش بهشون میگفتم که انتقاداتتون ازم رو بهم بگید

 

گفتن خانوووووم شما عالییی هستین فقط همینجوور که هستین بمونین 

بله اینجوریاس همچین معلمی هستم بنده

 

حالا کلی خاطره دارم ازشون تعریف میکنم کم کم

 

یکیش که جزو بزرگترین سوتی هام بووووده

 

من ترکی زیاد بلد نیستم نصفه نیمه بعضی کلماتو میفهمم بعضیا رو نه،بعد اولای  سال داشتیم با دانش اموزا سر موضوعی حرف میزدیم اون وسطا بچه ها بین خودشونم حرف میزدن البته به ترکی

 

بعد حرف پشتک وارو زدن بود  یوهو یکیشون به ترکی یه چیزی گفت که من روم به دیفال کلمه دنبلا*ن رو شنیدم اون وسط

چشمتون روز بد نبینه انچناااان دادی زدم سر دانش آموزه و اینکه چه طرز حرف زدنه درست صحبت کنین و خجاااالت بکشین و ....

بعد دختره بدبخت میگفت خانوم من چیزی نگفتم بخداااا

 

منم اخمی کرده بودم بیاااا و ببیییین

 

هیچی دیگه اومدم خونه با افتخار داشتم واسه همسری تعریف میکردم که هه هه دانش آموزا فک کردن من هیچی ترکی حالیم نمیشه  امروز مچشونو گرفتم و حالشونو جا اوردم!! درباره پشتک وارو حرف میزدیم اونوقت جلوی من این حرف زششششتو میزنن و میگن دنب.لان!! تازههه با پرروییی هم میگه من چیزییی نگفتمممم

 

همسر عزیز دلبندم هم بعد از این که کف زمینو گاز زد از خنده گفت راست میگفت بنده خدا پشتک وارو به ترکی فلان کلمه میشه که شبیه دنب.لانه اشتباه شنیدی عزیزمممم

 

 

بنظرتون دانش آموزا چه فکری درباره م کردن عایا؟؟چقدر بهم خندیدن عایا؟؟؟عایااا من چطور روم شد برم سر کلاس بازم ؟؟؟