خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

مشکوک به کرونا:/

امروز صبح وقتی داشتم صبحانه اماده میکردم خیلی ناگهانی فشارم افتاد و حالم بد شد، نفسم گرفته بود و نمیتونستم سرپا وایسم. چند دقیقه بعد سردرد اضافه شد و نفس تنگی ادامه پیدا کرد. عصر هم‌ یه کم تب و بدن درد اضافه شد. نمیدونم که کروناست یا نه. نگران کیانم فقط. کی میخواد بچه‌م رو نگه داره. 

ایشالا که خفیف باشه، من نگران اونم که شدت بگیره و اونوقت پسرکم رو چه کنم دلم هزار تیکه میشه..


همسر که یه کم بی خیاله. کلا توی مریضیای من اینجوریه و بنظرش چیز مهمی نیست و بیشترش اداست احتمالا چون خودش وقتی که مریضه کلا صداش درنمیاد و فقط کاملا میره روی سایلنت. بخاطر همینم بی خیال تست کرونا و دکتر رفتن و داروهای مرتبط باهاش رو خوردن شدم. همون استامینوفن رو فعلا گاهی میخورم تا ببینم فردا پس فردا حالم چجوری میشه.

خواهرم که کرونا گرفته و توی قرنطینه‌س. من ولی فعلا از حالم به کسی چیزی نگفتم. نگران میشن و گیرمیدن دکتر برو فلان بکن. ولی با بچه کوچیک و دست تنها و با همسرکی که مریضی منو بیشتروقتا جدی نمیگیره چیکار میشه کرد؟ بچه نیازبه سرگرم شدن و غذا و رسیدگی داره. کی میخواد انجام بده اخه

فعلا که اینطوری. خواستم اینجا ثبت کنم که اگه بلایی سرم اومد یه جا درباره‌ش نوشته باشم لااقل