خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

12. جای درستت هستی؟؟

ساعت 3 زنگ زدم آزمایشگاه


طول کشید تا گوشی رو وردارن.. با اینکه عجله داشتم نتیجه رو بدونم،ولی از استرس هم پر بودم و یک آن آرزو کردم گوشی رو جواب ندن!!


اسمم رو پرسید . . کمی طول کشید تا پیدا کنه! و گفت... مثبته!!!


اصلا نفهمیدم چطوری قطع کردم!! حال عجیبی بود ... 


یه کم بعد دوباره زنگ زدم،گفتم کی جواب آماده ست که بیام بگیرم؟؟ گفت جوابتون مثبته ولی تیتر بتا هنوز آماده نشده، حدود یه ساعت دیگه..


آژانس گرفتم و رفتم. گفت تیتر بتا پایین تر از حد انتظاره... کمی نشستم تا آماده بشه ... 26 بود تیتر بتا!!

گفت دو روز دیگه بیاین برای آزمایش مجدد. من خیلی هم نگران نبودم، چون بی بی چک هم تازه امروز یه خط کمرنگ کمرنگ نشون داده بود... ولی خانومه که پشت پیشخوان نشسته بود و آزمایشو دستم داد، یه حالت عجیبی توی صورتش بود!!...


وقتی اومدم خونه،همون طوری که بساط سورپرایز همسری رو آماده میکردم،سرچ کردم توی نت .. خب تیتر بتا واقعا پایین بود!! و برای تیتر بتای پایین،شانس حاملگی خارج رحمی قایل میشدن ... 


دروغه اگه بگم نترسیدم! توی دلم خالی نشد ..  با این حال سورپرایزم رو آماده کردم! و همسری رو هم سورپرایز کردم.. ولی هنوزهم یه فضای خالی بزرگ توی دلمه ... نکنه ...؟؟ باید به شیطون لعنت فرستاد و توکل به خدا کرد ... دلم رو خوش کردم به آیت الکرسی ها و با چشمایی که خواب ندارن هی فکر میکنم ... 


خدایا توکل به تو ... 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد