خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

خودم، یک وال- ایی

میخوام خود واقعیم باشم، فقط خودم...

16.

شب است و قایقم بشکسته و دریاست طوفانی


ز هر موجی به گوشم میرسد  بانگ پریشانی


ره منزل نمیدانم ز غوغای گرفتاری


چومرغی آشیان گم کرده در شبهای بارانی


لبم می خندد و دل در حصار سینه می گرید


ببین در برق چشمانم دو اشک دیده پنهانی


بسا روز جوانی را به غفلت ها تبه کردم


منم اکنون و شام پیری و صبح پشیمانی


به ساحل کشتی ما را،برد لطف خدا، ورنه


هزاران ناخدا گم شد در این دریای طوفانی



به ساحل کشتی ما را برد لطف خدا، ورنه


هزاران ناخدا گم شد در این دریای طوفانی .......


خدایا کمک کن این استرس بی دلیلم آروم بگیره ... شبا ترسناک میشه با این استرس ... خدایا تو کمک کن من ازشبا میترسم ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد